گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فروغی بسطامی:لعل تو به سر چشمهٔ زمزم نتوان داد این مهر خدا داده به خاتم نتوان داد

❈۱❈
لعل تو به سر چشمهٔ زمزم نتوان داد این مهر خدا داده به خاتم نتوان داد
عشاق تو را زجر پیاپی نتوان کرد مستان تو را جام دمادم نتوان داد
❈۲❈
بر چشم تو نتوان نظر از عین هوس کرد آهوی حرم را به خطا رم نتوان داد
هر کس خم ابروی تو را دید به دل گفت در هیچ کمانی به از این خم نتوان داد
❈۳❈
نقد دل و دین بر سر سودای تو دادیم جنسی است محبت که جوی کم نتوان داد
ماییم و جهانی که به خاطر نتوان گفت ماییم و پیامی که به محرم نتوان داد
❈۴❈
سری که میان من و میگون لب ساقی است کیفیت آن را به دو عالم نتوان داد
جانان مرا بار خدا داده ز رحمت جسمی که به صد جان مکرم نتوان داد
❈۵❈
آن معجزه کز لعل تو دیده‌ست فروغی هرگز به دم عیسی مریم نتوان داد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۵۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها