گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فروغی بسطامی:زلف پر چین تو مشاطه شبی شانه نکرد که دو صد خون به دل محرم و بیگانه نکرد

❈۱❈
زلف پر چین تو مشاطه شبی شانه نکرد که دو صد خون به دل محرم و بیگانه نکرد
خرمنی نیست که غمهای تو بر باد نداد خانه‌ای نیست که سودای تو ویرانه نکرد
❈۲❈
آخرش چرخ به زندان مکافات کشید هر که را سلسلهٔ موی تو دیوانه نکرد
شیخ تا حلقهٔ زنار سر زلف تو دید هیچ در دل هوس سبحهٔ صد دانه نکرد
❈۳❈
رخ افروخته‌ات ز آتش هجرانم سوخت آن چه او کرد به من، شمع به پروانه نکرد
خانه هستیش از سیل فنا ویران باد هر که از روی صفا خدمت می‌خانه نکرد
❈۴❈
نه عجب گر بکند دست قضا ریشهٔ او هر حریفی که می از شیشه به پیمانه نکرد
آگهی هیچ ز کیفیت مستانش نیست آن که در پای قدح نعرهٔ مستانه نکرد
❈۵❈
پی به سر منزل مقصود فروغی نبرد آن که جان را به فدای سر جانانه نکرد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۸۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

دانیال
2009-11-04T14:11:21
این شعر را یونس دردشتی در بیات ترک بسار زیبا خوانده