گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فروغی بسطامی:تا در پی دهانش بگذاشتم قدم را گفتم به هر وجودی کیفیت عدم را

❈۱❈
تا در پی دهانش بگذاشتم قدم را گفتم به هر وجودی کیفیت عدم را
محمود بوسه می‌زد پای ایاز و می‌گفت بنگر چه می‌کند عشق سلطان محتشم را
❈۲❈
بر تخت‌گاه شاهی آسوده کی توان شد بگذار تاج کی را، بردار جام جم را
چندی غم زمانه می‌خورد خون ما را تا می به جام کردیم، خوردیم خون غم را
❈۳❈
پیش صنم پرستان بالا گرفت کارم تا در نظر گرفتم بالای آن صنم را
در عامل دو بینی کام از یکی نبینی بردار از این میانه هم دیر و هم حرم را
❈۴❈
دلها به شام زلفش نام سحر ندانند که اینجا کسی ندیده‌ست دیدار صبح‌دم را
کوس محبتم را در چرخ کوفت خورشید تا آن مه دو هفته بر بام زد علم را
❈۵❈
خورشید را ز عنبر افکنده‌ای به چنبر تا بر رخت فکندی آن زلف خم به خم را
تا نام دود زلفت در نامه ثبت کردم آتش زدم ز حسرت هم دوده هم قلم را
❈۶❈
هر سو دلی به خواری در خاک ره میفکن تا کی ذلیل سازی دلهای محترم را
در عین مستی امشب خوردم قسم به چشمت الحق کسی نخورده‌ست زین خوب‌تر قسم را
❈۷❈
روزی رمق گرفتم در شاعری فروغی کز شعر من خوش آمد شاه قضا رقم را
جم رتبه ناصرالدین کز تیغ کج بیاراست هم ملت عرب را، هم دولت عجم را

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها