گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فروغی بسطامی:هر که در عشق چو من عاجز مضطر باشد جای رحم است بر او گر همه کافر باشد

❈۱❈
هر که در عشق چو من عاجز مضطر باشد جای رحم است بر او گر همه کافر باشد
قاتلی خون مرا ریخت که مقتولش را باز بر سر هوس ضربت دیگر باشد
❈۲❈
گر صبا دم زند از مشک ختن عین خطاست با دماغی که از آن طره معطر باشد
من ندانم که لب از وصف لبش بربندم سخن قند همان به که مکرر باشد
❈۳❈
مشت خاکم ز لحد رقص کنان برخیزد وعده وصلش اگر در صف محشر باشد
پر کند سیل سرشکم ز میان بنیادش گر میان من و او سد سکندر باشد
❈۴❈
خم آن طرهٔ مشکین و دل مسکینم مثل شهپر شاهین و کبوتر باشد
واقف از حال پراکنده‌دلان دانی کیست دل جمعی که در آن جعد معنبر باشد
❈۵❈
گر تو در مجلس فردوس نباشی ساقی می ننوشم اگر از چشمهٔ کوثر باشد
در ره عشق اگر بخت فروغی این است یار باید که جفاکار و ستمگر باشد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۹۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

مجتبی
2017-12-22T20:16:09
دربیت ششم به نظرم بجای (پر کند) باید (برکند) باشد