گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فروغی بسطامی:نفس نامسلمانم از گنه پشیمان شد راهبی به راه آمد کافری مسلمان شد

❈۱❈
نفس نامسلمانم از گنه پشیمان شد راهبی به راه آمد کافری مسلمان شد
دانه‌های خال او دام راه آدم گشت حلقه‌های موی او مار حلق شیطان شد
❈۲❈
از سیاهی بختم زلف یار در هم گشت وز تباهی حالم چشم دوست حیران شد
تا به پای او دادم نقد جان به آسانی مطلبم به دست آمد سخت کار آسان شد
❈۳❈
مطربی به مستی کرد ذکر چشم و زلف او حال ما دگرگون گشت جمع ما پریشان شد
خسروی به شیرینی تلخ کرد کامم را کز لب شکرخندش نرخ شکر ارزان شد
❈۴❈
تا به خون خود خفتن زخمم از تو مرهم یافت تا به درد دل مردم، دردم از تو درمان شد
تا ز مشرق خوبی طلعت تو طالع گشت مشتری به خاک افتاد آفتاب پنهان شد
❈۵❈
در غلامی‌ات ما را فر سلطنت دادند خادم تو خسرو گشت بنده تو سلطان شد
تا به شانه افشاندی زلف عنبرافشان را خاک عنبرآگین گشت باد عنبر افشان شد
❈۶❈
ساقی از می باقی جرعه‌ای به خاک افشاند در قلمرو ظلمت نامش آب حیوان شد
زاری من آوردش بر سر دل‌آزاری تا نیازم افزون گشت ناز او فراوان شد
❈۷❈
چندی از رخ و زلفش سنبل و سمن چیدم خط سبز او سر زد روزگار ریحان شد
عشق تا پدید آمد دانش فروغی رفت در کمال دانایی محو طفل نادان شد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۰۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

سعید فاطمی
2023-09-04T10:40:10.8787748
در بیت هفتم، به نظرم «تا به خون خود خفتن» درست نیست و «تا به خون خود خفتم» صحیح است، به خصوص به دلیل مصراع بعدی که: تا به درد دل مردم.  لطفا اصلاح کنید.