گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فروغی بسطامی:چون دم تیغ تو قصد جان ستانی می‌کند بار سر بر دوش جانان زان گرانی می‌کند

❈۱❈
چون دم تیغ تو قصد جان ستانی می‌کند بار سر بر دوش جانان زان گرانی می‌کند
چشم بیمار تو را نازم که با صاحب دلان دعوی زورآوری در ناتوانی می‌کند
❈۲❈
من غلام آن نظربازم که با منظور خود شرح حال خویش را در بی زبانی میکند
حالتی در باغ او دارم که با من هر سحر بلبل دستان‌سرا هم داستانی می‌کند
❈۳❈
چون ننالد مرغ مسکینی که او را داده‌اند دامن باغی که گل چین باغبانی می‌کند
من کجا و بزم آن شاهنشه اقلیم حسن صعوه با شهباز کی هم آشیانی می‌کند
❈۴❈
گر نه باد صبح دم در گلشن او جسته راه برق آهم پس چرا آتش فشانی می‌کند
ساقیا من ده که آخر گنبد نیلوفری ارغوانی رنگ ما را زعفرانی می‌کند
❈۵❈
عافیت خواهی زمین بوس در می‌خانه باش زان که می دفع بلای آسمانی می‌کند
رهروی از کعبه مقصود می‌جوید نشان کاو وطن در کوی بی نام و نشانی می‌کند
❈۶❈
عاشق صادق فروغی بر سر سودای عشق نقد جان را کی دریغ از یار جانی می‌کند

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۴۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها