گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فروغی بسطامی:عاشقی کز خون دل جام شرابش می‌دهند چشم تر، اشک روان، حال خرابش می‌دهند

❈۱❈
عاشقی کز خون دل جام شرابش می‌دهند چشم تر، اشک روان، حال خرابش می‌دهند
هر که را امروز ساقی می‌کشد پای حساب ایمنی از هول فردای حسابش می‌دهند
❈۲❈
هر که ماهی خدمت می را به صافی می‌کند سالها فرماندهی آفتابش می‌دهند
هیچ هشیاری نمی‌خواهد خمارآلوده‌ای کز لب میگون او صهبای نابش می‌دهند
❈۳❈
گرد بیداری نمی‌گردد کسی در روزگار کز خمارین چشم او داروی خوابش می‌دهند
تشنه کامی کز پی ابروی ترکان می‌رود آخر از سرچشمه شمشیر آبش می‌دهند
❈۴❈
هر که اول زان صف مژگان سؤالی می‌کند آخرالامر از دم خنجر جوابش می‌دهند
گر کمند حلق عاشق طرهٔ معشوق نیست پس چرا بر چهره چندین پیچ و تابش می‌دهند
❈۵❈
چون ز جعد پر گره آن ترک می‌سازد زره ره به جیش خسرو مالک رقابش می‌دهند
ناصرالدین شاه غازی آن که در میدان جنگ فتح و نصرت بوسه بر زرین رکابش می‌دهند
❈۶❈
کی فروغی روز وصل او به راحت می‌رود بس که شبها از غم هجران عذابش می‌دهند

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۴۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

جعفر عسکری
2018-07-31T09:20:04
سلامدر مصرع اول بیت هفتم،قطعا "سالی" غلطه و "سوالی" درسته..!این غزل با صدای زیبای روانشاد بهرام سارنگ شنیدنی تره