گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فروغی بسطامی:دل به حسرت ز سر کوی کسی می‌آید مرغی از سدره به کنج قفسی می‌آید

❈۱❈
دل به حسرت ز سر کوی کسی می‌آید مرغی از سدره به کنج قفسی می‌آید
شکری چند بخواه از لب شیرین دهنان تا بدانی که چه‌ها بر مگسی می‌آید
❈۲❈
در ره عشق پی ناله دل باید رفت زان که رهرو به صدای جرسی می‌آید
می‌روم گریه‌کنان از سر کویی کانجا عاشقی می‌رود و بوالهوسی می‌آید
❈۳❈
کردیم مست به نوعی که ندانم امشب شحنه‌ای می‌گذرد یا عسسی می‌آید
نفسی با تو به از زندگی جاوید است وین میسر نشود تا نفسی می‌آید
❈۴❈
تو ستم پیشه برآنی که ستانی همه عمر من در اندیشه که فریادرسی می‌آید
در گذرگاه تو ای چشم و چراغ همه شهر دل شهری ز پی ملتمسی می‌آید
❈۵❈
گر نه در راه تو گم کرد فروغی دل را پس چرا بر سر این راه بسی می‌آید

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۶۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

حسین شریفی
2008-12-04T17:35:58
در مصرع اول بیت هفتم " ستانی " درست است نه "بستانی " . سپاس---پاسخ: جایگزینی مطابق نظر شما انجام شد. هر چند نظر شخصی من این است که اینجا واژه‏ای غیر از «ستانی» و «بستانی» باید بوده باشد.