گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فروغی بسطامی:گر به کاری نزنم دست به جز عشق تو شاید مرد باید نزند دست به کاری که نباید

❈۱❈
گر به کاری نزنم دست به جز عشق تو شاید مرد باید نزند دست به کاری که نباید
چون بگیرند پراکنده دلان زلف بتان را من سر زلف تو گیرم، اگر از دست برآید
❈۲❈
گر گذارش به سر زلف دوتای تو نیفتد کاروان سحر از هر طرفی مشک نساید
گر بدین پستهٔ خندان گذری در شکرستان پس از این طوطی خوش لهجه، شکر هیچ نخاید
❈۳❈
گر گشاید گره از کار فرو بستهٔ دلها شانه‌گر زلف گره‌گیر تو از هم نگشاید
من به جز روی دل‌آرای تو آیینه ندیدم که ز آیینهٔ دل گرد کدورت بزداید
❈۴❈
ترسم این باده که دور از لب میگون تو خوردم مستیم هیچ نبخشاید و شادی نفزاید
پیشهٔ من شده در میکده‌ها شیشه کشیدن تا از این پیشه چه پیش آید و این شیشه چه زاید
❈۵❈
هر چه معشوق کند عین عنایت بود اما بیش ازین جور به عشاق جگر خسته نشاید
شادباش ار دهدت وعدهٔ دیدار به محشر در سر وعده اگر وعدهٔ دیگر ننماید
❈۶❈
لایق بزم شهنشه نشود بزم فروغی تا ز سودای غزالان غزلی خوش نسراید
ناصردین شه منصور که در معرکه، تیغش جان دشمن بستاند، سر اعداد برباید

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۶۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

سید محسن
2020-01-05T19:37:15
جان دشمن بستاند سر اعدا برباید---درست است