گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فروغی بسطامی:نه دست آن که بر آرم دل از چه ذقنش نه تاب آن که بپیچم به عنبرین رسنش

❈۱❈
نه دست آن که بر آرم دل از چه ذقنش نه تاب آن که بپیچم به عنبرین رسنش
به خون دیده نشانده‌ست گل‌رخی ما را که گل نشسته به خون از لطافت بدنش
❈۲❈
بتی دریده به تن جامهٔ صبوری من که سر به سر همه جان است زیر پیرهنش
کسی رسانده به لب جان نازنین مرا که بر لب آمده جان ها ز حسرت دهنش
❈۳❈
مهی به روز سیاهم نشاند و می‌خواهم که روزگار نشاند به روزگار منش
ز انجمن به چمن رو نهاد و می‌ترسم که آفتی رسد از چشم نرگس چمنش
❈۴❈
سحر ز روی خود ای کاش پرده بردارد که باغبان زند آتش به باغ یاسمنش
سزای قتل ندانم مگر وجودی را که وقت رفتن او جان نمی‌رود ز تنش
❈۵❈
یکی گذشته به صد نامرادی از در او یکی کشیده به بر، بر مراد خویشتنش
دلم شکست و به یک بوسه‌اش درست نکرد ببین چه می‌کشم از پستهٔ شکرشکنش
❈۶❈
ستاده دوش فروغی به راه ماهوشی که پادشاه نشاند به صدر انجمنش
ستوده ناصردین شه پناه روی زمین که آسمان همه جا گوش داده بر سخنش

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۸۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها