فروغی بسطامی:ای جز می مشک بر سر دوش از زخم دلم مکن فراموش
❈۱❈
ای جز می مشک بر سر دوش
از زخم دلم مکن فراموش
امشب به کنار من توان خفت
کز دست غمت نخفتهام دوش
❈۲❈
من شب همه شب نشسته بیدار
آهوی تو مست خواب خرگوش
از روی تو پرده برفکندند
وز راز دلم فتاد سرپوش
❈۳❈
ای خواجه بخر به هیچم آخر
ور بیهنرم دوباره بفروش
بالای خوشت بلای جان است
وقتی که نباشدم در آغوش
❈۴❈
خامی نرود ز طبع بیرون
تا دیگ هوس نیفتد از جوش
از هر چه به جز حکایت عشق
ما پنبه نهادهایم در گوش
❈۵❈
مملوک به عجز و خواجه مغرور
بلبل به خروش و غنچه خاموش
نیشی که زند شکر دهانی
خوش تر ز هزار چشمهٔ نوش
❈۶❈
کی با تو توان گرفتن آرام
کاشوب دلی و آفت هوش
زلف و خط و خال او فروغی
در ماتم عاشقان سیه پوش
کامنت ها