گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فروغی بسطامی:در عالم عشق تو نه کفر است و نه اسلام عشاق تو فارغ ز پرستیدن اصنام

❈۱❈
در عالم عشق تو نه کفر است و نه اسلام عشاق تو فارغ ز پرستیدن اصنام
آن جا که جمال تو نه تغییر و نه تبدیل وان جا که وجود تو نه آغاز و نه انجام
❈۲❈
در مژده گذر کن که دمی در بدنش روح بر زنده نظر کن که بری از دلش آرام
سرمایه آمالی و بخشندهٔ احوال دیباچهٔ ارواحی و شیرازهٔ اجسام
❈۳❈
هم قبلهٔ عشاقی و هم کعبهٔ مشتاق هم شورش آفاقی و هم فتنهٔ ایام
دل‌های مجرد همه در چنبر آن زلف مرغان بهشتی همه در حلقهٔ آن دام
❈۴❈
یک میکده می خوردم از آن لعل می‌آلود یک باغچه گل چیدم از آن عارض گلفام
ما را نه غم طعن و نه اندیشهٔ ناموس مستان تو آسوده هم از ننگ و هم از نام
❈۵❈
تا زیب بناگوش تو شد طرهٔ مشکین هرگز خبرم نیست نه از صبح و نه از شام
هیچ از لب و چشم تو قناعت نتوان کرد یارب چه نهادند در این شکر و بادام
❈۶❈
بگذار ببوسد لب نوش تو فروغی زان پیش که جان را بنهد بر سر این کام

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۱۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

رسته
2008-06-01T03:19:56
به نظر می رسد در بیت اول یک افتادگی وجود داردمتن این چنین است: " در عالم عشق تو کفر است و نه اسلام".درست آن باید این چنین باشد:در عالم عشق تو نه کفر است و نه اسلام---پاسخ: مطابق فرموده تصحیح شد.
حمید
2010-11-10T07:53:09
گمان دارم «در مژده گذر کن» باید به این شکل باشد «بر مرده گذر کن»با تشکر
سید محسن
2020-01-13T17:26:45
در مرده نظر کن که دمی در بدنش روح----درست است