فروغی بسطامی:تا شدم صید تو آسوده ز هر صیادم وای بر من گر ازین قید کنی آزادم
❈۱❈
تا شدم صید تو آسوده ز هر صیادم
وای بر من گر ازین قید کنی آزادم
نازها کردی و از عجز کشیدم نازت
عجزها کردم و از عجب ندادی دادم
❈۲❈
چون مرا میکشی از کشتنم انکار مکن
که من از بهر همین کار ز مادر زادم
تو قوی پنجه شکارافکن و من صید ضعیف
ترسم از ضعف به گوشت نرسد فریادم
❈۳❈
آب چشمم مگر از خاک درت چاره شود
ورنه این سیل پیاپی بکند بنیادم
گاهی از جلوهٔ لیلیروشی مجنونم
گاهی از خندهٔ شیرین منشی فرهادم
❈۴❈
جاودان نیست فروغی غم و شادی جهان
شکر زان گویم اگر شاد و گر ناشادم
کامنت ها