گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فروغی بسطامی:به حلقهٔ سر زلف تو پای‌بند شدم میان حلقهٔ عشاق سربلند شدم

❈۱❈
به حلقهٔ سر زلف تو پای‌بند شدم میان حلقهٔ عشاق سربلند شدم
کمند زلف تو سر حلقهٔ نجات من است که رستم از همه تا صید این کمند شدم
❈۲❈
چه حالتی است به چشمان مردم افکن تو که تا نظر به من افکنده دردمند شدم
ببین که در طلب حال آتشین رخ تو چگونه بر سر هر آتشی سپند شدم
❈۳❈
اگر چه شهرهٔ شهر است بی‌نیازی من ولی به ناز تو آخر نیازمند شدم
به لب رسید همان لحظه جان شیرینم که دور آن از آن لب شیرین نوشخند شدم
❈۴❈
شکر به جای سخن سرزد از نی قلمم چنان ز قند لبش دم زدم که قند شدم
ز بس به مردم دیوانه پند می‌دادم کنون به بند جنون مستحق پند شدم
❈۵❈
ز خرج عید فروغی مرا گزندی نیست کز التفات ملک فارغ از گزند شدم
ستوده ناصردین شاه کز مدایح او پسند نکته‌شناسان خودپسند شدم
❈۶❈
فتاده سفرهٔ انعامش آن چنان به زمین که من هم از سر این سفره بهره‌مند شدم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۳۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

سید احمد مجاب
2012-12-29T02:09:25
به لب رسید همان لحظه جان شیرینمکه دور از آن لب شیرین نوشخند شدم