گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فروغی بسطامی:مو به مو بستهٔ آن زلف گره گیر شدم آخر از فیض جنون قابل زنجیر شدم

❈۱❈
مو به مو بستهٔ آن زلف گره گیر شدم آخر از فیض جنون قابل زنجیر شدم
کاش ابروی کجش بنگری از دیدهٔ راست تا بدانی که چرا کشتهٔ شمشیر شدم
❈۲❈
نه کنون می‌خورد آن صف‌زده مژگان خونم دیرگاهی است که آماجگه تیر شدم
تیره شد روزم و افزود غم جان سوزم هر چه افزون ز پی نالهٔ شب گیر شدم
❈۳❈
ناله‌ها را اثری نیست وگرنه در عشق آن قدر ناله نمودم که ز تاثیر شدم
بخت بد بین که به سر وقت من آن سرو روان آمد از لطف زمانی که زمین‌گیر شدم
❈۴❈
پیر کنعانم اگر عشق بخواند نه عجب کز غم فرقت آن تازه جوان پیر شدم
این چه نقشی است که از پرده پدیدار آمد که به یک جلوه آن صورت تصویر شدم
❈۵❈
من که نخجیر کمندم همه شیران بودند آهوی چشم تو را دیدم و نخجیر شدم
مرگ را مایهٔ عمر ابدی می‌دانم بس که بی روی تو از صحبت جان سیر شدم
❈۶❈
تا فروغی رخ آن ترک ختایی دیدم فارغ از خلخ و آسوده ز کشمیر شدم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۳۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

سید محسن
2020-01-14T01:36:09
آن قدر ناله نمودم که ز ؟؟؟؟؟؟شدم---فارغ از بلخ و آسوده ز کشمیر شدم---