فروغی بسطامی:دوشینه مهی به خواب دیدم یعنی به شب آفتاب دیدم
❈۱❈
دوشینه مهی به خواب دیدم
یعنی به شب آفتاب دیدم
شب ها به هوای خاک کویش
چشم همه را پرآب دیدم
❈۲❈
هر گوشه ز تیر غمزهٔ او
دل خسته و بی حساب دیدم
از آتش شوق او به گلشن
مرغان همه را کباب دیدم
❈۳❈
یک نکته ز هر دو لعل او بود
هر نشئه که در شراب دیدم
در هر سر موی صید بندش
صد پیچ و هزار تاب دیدم
❈۴❈
در هر خم عنبرین کمندش
یک جمع در اضطراب دیدم
در عشق هر آن دعا که کردم
یک جا همه مستجاب دیدم
❈۵❈
دل های شکسته را ز وصلش
یک سر همه کامیاب دیدم
آسایش جان اهل دل را
در کشمکش عذاب دیدم
❈۶❈
طومار گناه عاشقان را
سر دفتر هر ثواب دیدم
از بادهٔ چشم او فروغی
مردم همه را خراب دیدم
کامنت ها