گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فروغی بسطامی:تا تو به گلشن آمدی، با همه در کشاکشم وه که تو در کنار گل، من به میان آتشم

❈۱❈
تا تو به گلشن آمدی، با همه در کشاکشم وه که تو در کنار گل، من به میان آتشم
تا نمکم لب تو را، می به دهان نمی‌برم تا نچشم از این نمک، چیز دگر نمی‌چشم
❈۲❈
چرخ شود غلام من، دور زند به کام من گر تو به گردش آوری جام شراب بیغشم
کاسهٔ خون و جام می، فرق ز هم نکرده‌ام بس که به دور نرگست باده نخورده، سر خوشم
❈۳❈
گر چه به هیچ حالتی یاد نکرده‌ای مرا یاد دهان تنگ تو هیچ نشد فرامشم
تا که عیان ز پرده شد صورت نقش بند تو رشک نگارخانه شد، روی به خون منقشم
❈۴❈
دوش به قد دلکشت قصهٔ سرو گفته‌ام گفت که شرمسار شو از حرکات دلکشم
بس که شب وصال تو ناطقه لال می‌شود با همه ذوق ساکنم، با همه شوق خامشم
❈۵❈
بلعجبی نگر که من با همه لاف عاشقی یار ندیده واله‌ام، می نچشیده بیهشم
نی ز حیبب ایمنم، نی ز طبیب مطمن چارهٔ دل کجا کنم کز همه جا مشوشم
❈۶❈
تا فکنم فروغیا دشمن شاه را به خون دست دعا بر آسمان، تیر بلا به ترکشم
ناصردین شه قوی آن که ز بیم تیغ او ترک نموده کج روی، ابروی ترک مهوشم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۵۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

سراج
2016-08-14T10:35:38
لطفاً در بیت دهم این دو واژه را تصحیح بفرمایید،سپاسنی ز حبیب ایمنم، نی ز طبیب مطمئن ...
امیررضا ریاحی
2020-09-04T19:31:18
بیت دهم ایراد تایپی دارد. مطمن احتمالا باید بشود مطمئن