گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فروغی بسطامی:حق ز رخت کرده ظهور ای صنم این چه ظهور است و چه نور ای صنم

❈۱❈
حق ز رخت کرده ظهور ای صنم این چه ظهور است و چه نور ای صنم
قامت تو شور قیامت نمود این چه قیام است و چه شور ای صنم
❈۲❈
هیچ نمازی نپذیرد قبول تا تو نباشی به حضور ای صنم
با رخ تو خواهش حور و قصور محض گناه است و قصور ای صنم
❈۳❈
با غم تو خاطر عشاق را عین نشاط است و سرور ای صنم
با تو دلم را سر آمیزش است وز همه در غین نفور ای صنم
❈۴❈
پرده برانداز که اهل قصور دیده بپوشند ز حور ای صنم
مردم هشیار همه گرم عجز چشم و سرمست غرور ای صنم
❈۵❈
صبر محال است ز رویت که نیست خس به سر شعله صبور ای صنم
تا شب هجران تو را دیده‌ام فارغم از روز نشور ای صنم
❈۶❈
زنده به بوی تو شوم روز حشر نی ز دم نغمهٔ صور ای صنم
ما همه موسی بیابان عشق نخل قدت نخلهٔ طور ای صنم
❈۷❈
ماه فروغی نشدی تا نکرد بندگی صدر صدور ای صنم
حضرت نصرالله کز رای او روی تو شد چشمهٔ نور ای صنم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۶۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

نجمه
2015-06-21T16:33:03
فروغی به استقبال این غزل سعدی رفته‌است:ما همه چشمیم و تو نور ای صنمچشم بد از روی تو دور ای صنم
سید محسن
2020-01-16T01:37:42
وز همه در عین نفور است ای صنم-----درست است