گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فروغی بسطامی:گر به گل‌زار رخش افتد نگاه گاه گاهم گل به دامن می‌توان برد از گلستان نگاهم

❈۱❈
گر به گل‌زار رخش افتد نگاه گاه گاهم گل به دامن می‌توان برد از گلستان نگاهم
گفتمش گل چیست، گفتا پیرهن چاک نسیمم گفتمش مه چیست، گفتا سایه پرورد کلاهم
❈۲❈
قصهٔ توفان نوح افسانه‌ای از موج اشکم شعلهٔ نار خلیل انگاره‌ای از برق آهم
کو چنان عشقی که تا یک جا به فرساید وجودم کو چنان برقی که تا یک سر به سوزاند گیاهم
❈۳❈
مالک عفوش ندانم تا نپوشاند خطایم صاحب فضلش ندانم تا نبخشاید گناهم
زیر شمشیر اجل بردم پناه از بی‌پناهی آه اگر محراب ابرویش نگیرد در پناهم
❈۴❈
گر به خاک من پس از کشتن گذار قاتل افتد ماجرا دیگر بگویم، خون بها هرگز نخواهم
حاجت از بی حاجتی در عشق می‌باید گرفتن من خوشم با ناامیدی تا تویی امیدگاهم
❈۵❈
شربت وصلم ندادی تا نخوردم زهر هجران بوسه بر پایت ندادم تا نکردی خاک راهم
گه قمر پندارمت، گاهی پری، گاهی فرشته پرده از رخ برفکن یعنی برآر از اشتباهم
❈۶❈
من که از روز ازل دیدم جمالش را فروغی تا به فردای قیامت فارغ از خورشید و ماهم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۷۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها