گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فروغی بسطامی:توان شناخت ز خونی که ریخت بر رویم که صید زخمی آن ترک سخت بازویم

❈۱❈
توان شناخت ز خونی که ریخت بر رویم که صید زخمی آن ترک سخت بازویم
امید طلعت او می‌برد به هر جایم هوای طرهٔ او می‌کشد به هر سویم
❈۲❈
به هر چه می‌نگرم جلوهٔ تو می‌بینم به هر که میگذارم قصهٔ تو می‌گویم
مجو خلاف رضای مرا که در همه عمر به جز مراد تو هیچ از خدا نمی‌جویم
❈۳❈
اگر چه نام برآورده‌ام به لاقیدی ولی مقید آن حلقه‌های گیسویم
به حلقه‌ای که سر زلف او دست افتد مسلم است که مشک ختا نمی‌بویم
❈۴❈
اگر وصال میسر شود، مگر نشود به جای پا ز پی او به فرق می‌پویم
ملک به دیده کشد خاک من پس از مردن اگر قبول کند خاک آن سر کویم
❈۵❈
مرا که شیر نکردی شکار در میدان کنون اسیر غزالان عنبرین مویم
ز مهر دوست فروغی چگونه شویم دست مگر که دست به خون آب دیدگان شویم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۹۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

سید محسن
2020-01-16T14:25:25
به حلقه ای که سر زلف او بدست افتد-------پیشنهاد میشود
یعقوب زارع ندیکی
2020-05-08T18:33:34
به هر چه می‌نگرم جلوهٔ تو می‌بینمبه هر که میگذارم قصهٔ تو می‌گویمجسارتا در مصراع دوم به جای می‌گذارم باید فعل " می‌گذرم" درست باشه.
یعقوب زارع ندیکی
2020-05-08T18:37:13
جسارتا به جای مگر در بیت زیر باید "و گر" باشه تا معنی درست بشهاگر وصال میسر شود، مگر نشودبه جای پا ز پی او به فرق می‌پویدر بیت آخر هم بهتره "خوناب" سر هم نوشته بشه تا خوندنش راحت‌تر باشه.با سپاس