گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فروغی بسطامی:گر خون من ز شیشه بریزد به جام او لب بر ندارم از لب یاقوت فام او

❈۱❈
گر خون من ز شیشه بریزد به جام او لب بر ندارم از لب یاقوت فام او
با من سخن ز لعل روان بخش یار کن آب حیات را چه کند تشنه کام او
❈۲❈
یک عمر تلخ کام نشستم که عاقبت حرفی شنیدم از لب شیرین کلام او
کار مرا به نیم نگاهش تمام کرد بنگر چه میکند نگه ناتمام او
❈۳❈
گر واعظان حدیث قیامت شنیده‌اند من دیده‌ام قیامت خود در قیام او
دست کسی به نقرهٔ خامش نمی‌رسد جانم بسوخت در سر سودای خام او
❈۴❈
دستی که دل بر آن سر زلف دو تا کشید از من کشیده دست فلک انتقام او
ما را ببخش اگر به کشاکش فتاده‌ایم کز اشتیاق دانه ندیدیم دام او
❈۵❈
عاشق نمی‌کشد قدم از رهگذار دوست گر افعی گزنده بود زیر کام او
هرگز هما به اوج سعادت نمی‌رسد تا از پی شرف ننشیند به بام او
❈۶❈
گشتند متفق همه خوبان روزگار آن گه زدند سکهٔ شاهی به نام او
دانی که چیست حالت درویش و پادشاه گر بنگری به فقر من و احتشام او
❈۷❈
در عهد شاه نظم فروغی نظام یافت یارب که مستدام بماند نظام او
شمس الملوک ناصردین شه که روز بار شاهان ستاده‌اند به صف سلام او

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۲۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها