فروغی بسطامی:آمد به جلوه شاهد بالا بلند ما آماده شد بلای دل دردمند ما
❈۱❈
آمد به جلوه شاهد بالا بلند ما
آماده شد بلای دل دردمند ما
ما مهر از آن پسر سر مویی نمی‌بریم
برند اگر به خنجر کین بندبند ما
❈۲❈
تا چشم خود به دورهٔ ساقی گشاده‌ایم
دور زمانه چشم ببست از گزند ما
گفتم که نوش‌داروی عشاق خسته چیست
گفتا تبسمی ز لب نوش‌خند ما
❈۳❈
شیرین لبان به خون دل خود تپیده‌اند
در صیدگاه خسرو گل‌گون سمند ما
تسبیح شیخ حلقهٔ زنار می‌شود
گر جلوه‌گر شود بت مشکین کمند ما
❈۴❈
یا رب مباد چشم بد آن چشم مست را
کز دست برد هوش دل هوشمند ما
از چشم روزگار ستانیم داد خویش
گر دانه‌های خاک تو گردد سپند ما
❈۵❈
بگشا به خنده غنچه میگون خویش را
تا مدعی خموش نشیند ز پندما
ما را پسند کرده فروغی ز بهر جود
تا شد پسند خاطر مشکل پسند ما
کامنت ها