فروغی بسطامی:تا به جفایت خوشم، ترک جفا کردهای این روش تازه را تازه بنا کردهای
❈۱❈
تا به جفایت خوشم، ترک جفا کردهای
این روش تازه را تازه بنا کردهای
راه نجات مرا از همه سو بستهای
قطع امید مرا از همه جا کردهای
❈۲❈
دوش ز دست رقیب ساغر می خوردهای
من به خطا رفتهام یا تو خطا کردهای
قامت یکتای من گشته دوتا چون هلال
تا تو قرین قمر زلف دوتا کردهای
❈۳❈
گر نه تو را دشمنی است با دل مجروح من
خال سیه را چرا غالیه سا کردهای
حلقهٔ آزادگان تن به بلا دادهاند
تا شکن طره را دام بلا کردهای
❈۴❈
کار فروبستهام هیچ گشایش ندید
تا گره زلف را کارگشا کردهای
من ز لبت صد هزار بوسه طلب داشتم
هر چه به من دادهای وام ادا کردهای
❈۵❈
من به جگر تشنگی ثانی اسکندرم
تا لب جان بخش را آب بقا کردهای
خضر مبارک قدم سبزهٔ خط تو بود
کز اثر مقدمش میل وفا کردهای
❈۶❈
با خبر از حال ما هیچ نخواهی شدن
تا نکند با تو عشق آن چه به ما کردهای
شاید اگر خوانمت فتنهٔ دوران شاه
بس که ز قد رسا فتنه بپا کردهای
❈۷❈
ناصردین شاه راد آن که بدون ابر گفت
معدن و دریا گریست بس که عطا کردهای
آن بت آهو نگاه از تو فروغی رمید
نام خطش را دگر مشک خطا کردهای
کامنت ها