گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فروغی بسطامی:مسجد مقام عجب است، می‌خانه جای مستی زین هر دو خانه بگذر گر مرد حق‌پرستی

❈۱❈
مسجد مقام عجب است، می‌خانه جای مستی زین هر دو خانه بگذر گر مرد حق‌پرستی
کی با تو می‌توان گفت اسرار نیستی را تا مو به مو اسیری در شهربند هستی
❈۲❈
گر بوی زلف او را از باد می‌شنیدی شب تا سحر ز شادی یک جا نمی‌نشستی
تن به هر بلایی آنجا که مبتلایی سر کن به هر جفایی آنجا که پای بستی
❈۳❈
دستی که دادی آخر از دست من کشیدی عهدی که بستی آخر در انجمن شکستی
گر علم دوستی را تعلیم می‌گرفتی پیوند دوستان را هرگز نمی‌گسستی
❈۴❈
درمان نمی‌پسندد هر دل که درد دادی مرهم نمی‌پذیرد هر سینه‌ای که خستی
بر آستان یارم برد آسمان غبارم بالا گرفت کارم در منتهای پستی
❈۵❈
دیدی دلا که آخر با صدهزار کوشش از قید او نرستی وز بند او نجستی
گر دست من بگیرد پیر مغان عجب نیست زیرا که من ندادم دستی به هیچ دستی
❈۶❈
هشیاریت فروغی معلوم نیست گویا مدهوش چشم ساقی مست می الستی

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۵۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

سعید
2013-11-22T02:18:09
در مصرع اول بیت پهارم فعل (( دِه )) از قلم افتاده گویا.
محمد
2018-12-25T21:55:28
در بیت چهارم ،مصراع اول وزن ناهمخوان است.احتمالا یک ((نِه)) وزن را اصلاح می کند.تن نِه به هر بلایی ، آنجا که مبتلایی
مهدی حاجی‌صادقیان
2023-04-26T18:56:23.9973158
بیت چهارم مصراع نخست یک فعل تک هجایی کم دارد. احتمالا تن دِه به هر بلایی...