گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فروغی بسطامی:با آن که می از شیشه به پیمانه نکردی در بزم کسی نیست که دیوانه نکردی

❈۱❈
با آن که می از شیشه به پیمانه نکردی در بزم کسی نیست که دیوانه نکردی
ای خانه شهری نگهت برده به یغما در شهر دلی کو که در او خانه نکردی
❈۲❈
تا گنج غمت را سر ویرانی دلهاست یک خانه دل نیست که ویرانه نکردی
از حال شکست دلم آگاه نگشتی تا زلف شکن بر شکنت شانه نکردی
❈۳❈
تنها نه من از عشق رخت شهرهٔ شهرم صاحب نظری نیست که افسانه نکردی
نازم سرت ای شمع که شهری زدی آتش واندیشه ز دود دل پروانه نکردی
❈۴❈
با چشم تو محرم نشدم تا به نگاهی بیگانه‌ام از محرم و بیگانه نکردی
ای آن که به مردی نشدی کشتهٔ جانان دردا که یکی همت مردانه نکردی
❈۵❈
ایمن دلی از دست ستم کاری صیاد خون خوردن و فریاد غریبانه نکردی
دل تنگ شدی باز فروغی مگر امروز از دست غمش گریه مستانه نکردی

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۶۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها