فروغی بسطامی:گه جلوهگر ز بام و گه از منظر آمدی از هر دری به غارت دلها درآمدی
❈۱❈
گه جلوهگر ز بام و گه از منظر آمدی
از هر دری به غارت دلها درآمدی
تا دل نیابد از تو خلاصی به هیچ راه
گه راهزن شدی و گهی رهبر آمدی
❈۲❈
دلهای مرده زندگی از سر گرفتهاند
تا چون مسیح با لب جان پرور آمدی
پیراهن حیای زلیخا دریده شد
تا در لباس یوسف پیغمبر آمدی
❈۳❈
ایمن ز خیل فتنه نشد هیچ کشوری
تا با سپاه غمزه به هر کشور آمدی
با صد جهان نیاز تو را بر در آمدم
تا با هزار ناز مرا در بر آمدی
❈۴❈
غیرت کشید رشته جان را ز پیکرم
تا هم چون جان رفته به هر پیکر آمدی
تا اهل دل به آمدنت جان فدا کنند
نیکو ز بزم رفتی و نیکوتر آمدی
❈۵❈
زان رو به خدمت تو کمر بسته آفتاب
کز جان غلام شاه فریدون فر آمدی
تاج الملوک ناصردین شه که آسمان
میگویدش که بر همه شاهان سرآمدی
❈۶❈
شاها کنون نیاز فروغی قبول کن
کز فر بخت نازش هفت اختر آمدی
کامنت ها