گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فروغی بسطامی:شب چارده غلامی ز مه تمام داری تو چه خواجهٔ تمامی که چنین غلام داری

❈۱❈
شب چارده غلامی ز مه تمام داری تو چه خواجهٔ تمامی که چنین غلام داری
مگر از سیاه روزی تو مرا نجات بخشی که طلوع صبح روشن ز سواد شام داری
❈۲❈
حشم کرشمه از پیش و سپاه غمزه از پس پس و پیش خویش بنگر که چه احتشام داری
اگر آن قیامتی را که شنیده‌ام بیاید نرسد بدین قیامت که تو در قیام داری
❈۳❈
ز تو صاحب جراحت نرسد به هیچ راحت که علاوه بر ملاحت خط مشک فام داری
صنمت چرا نگویم، صمدت چرا نخوانم که تو منحصر به فردی و هزار نام داری
❈۴❈
به درستی از مقامت کسی آگهی ندارد مگر آن شکسته قلبی که در آن مقام داری
سخنی به مرده بر گو که دوباره زنده گردد تو که معجزات عیسی همه در کلام داری
❈۵❈
نظری به حال من کن چو قدح به دست گیری گذری به خاک جم کن چو به دست جام داری
چه عقوبت از جدایی بتر است عاشقان را به کدام قدرت از ما سر انتقام داری
❈۶❈
سزد ار کبوتر دل پی خال و زلفت افتاد که چه دانه‌های دل کش به کنار دام داری
به فدای چشم مستت کنم آهوی حرم را که تو در حریم سلطان بسی احترام داری
❈۷❈
سر حلقهٔ سلاطین شه راد ناصرالدین که می عنایتش را به قدح مدام داری
به چه رو تو را نسوزد غم مهوشان فروغی که هنوز در محبت حرکات خام داری

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۷۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها