گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فروغی بسطامی:زان فشانم اشک در هر رهگذاری تا به دامان تو ننشیند غباری

❈۱❈
زان فشانم اشک در هر رهگذاری تا به دامان تو ننشیند غباری
زلفت از هر حلقه می‌بندد اسیری چشمت از هر گوشه می‌گیرد شکاری
❈۲❈
از برای بی قراران محبت آه اگر زلف تو نگذارد قراری
اختیاری آید اندر دست ما را گر گذارد عشق در دست اختیاری
❈۳❈
چشم تو گر گوشهٔ کارم نگیرد پیش نتوانم گرفتن هیچ کاری
رنج عشقت راحت هر دردمندی زخم تیغت مرهم هر دل فکاری
❈۴❈
از کنارم رفته تا آن سرو بالا جوی اشکم می‌رود از هر کناری
گوشه‌ای خواهم نهان از چشم مردم تا به کام دل بگیریم روزگاری
❈۵❈
تا گره بگشاید از کارم فروغی بسته‌ام دل را به زلف تاب داری

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۷۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

علی کلانترزاده
2021-01-09T12:06:22
وزن این شعر رمل مسدس سالم است و به اشتباه ذکر شده است