گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فروغی بسطامی:دیدم جمال قاتل در وقت جان سپاری دادم تسلی دل در عین بی قراری

❈۱❈
دیدم جمال قاتل در وقت جان سپاری دادم تسلی دل در عین بی قراری
خواری کشان حسنش گلهای بوستانی شوریدگان عشقش مرغان شاخساری
❈۲❈
شاخ گلی که آبش از جوی دیده دادم دورم ز خویشتن کرد با صد هزار خواری
دوش آن مهم به تندی می‌زد به تیغ و می گفت کاین است دوستان را پاداش دوستاری
❈۳❈
خون آبه جگر بود کز چشم تر فشاندم نقشی که بر درش ماند از من به یادگاری
گیرم طبیب وقتی احوال من بپرسد کی در شمارش آید دردم ز بی شماری
❈۴❈
نومیدیم به حدی است در عالم محبت کز ایزدم نمانده‌ست چشم امیدواری
باد صبا رسانید خاکسترم به کویش بر کام خود رسیدم اما ز خاکساری
❈۵❈
دادیم جان ولیکن آسودگی ندیدیم ما را به هیچ حالت فارغ نمی‌گذاری
تا خار او خلیده ست در پای دل فروغی چشمم گرو کشیده‌ست با ابر نوبهاری

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۷۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها