فروغی بسطامی:ای طلعت نکوی تو نیکوتر از پری نیکو نگاهدار دلی را که میبری
❈۱❈
ای طلعت نکوی تو نیکوتر از پری
نیکو نگاهدار دلی را که میبری
معشوق پردهپوشی و منظور پردهدر
هم پرده میگذاری و هم پرده میدری
❈۲❈
دلهای برده را همه آوردهای به دست
هم دلبری به عشوهگری هم دلاوری
میرانیم ز مجلس و میخوانیم ز در
هم بنده میفروشی و هم بنده میخری
❈۳❈
من در کمند عشق اسیر ستم کشم
تو بر سریر حسن امیر ستم گری
کار من است دادن جان زیر تیغ تو
من کار خود چگونه گذارم به دیگری
❈۴❈
تیغی نمیکشی که فقیری نمیکشی
جایی نمیروی که اسیری نمیبری
چشمت نظر به هیچ مسلمان نمیکند
این ظلم سر نمیزند از هیچ کافری
❈۵❈
هر تشنه را که لعل تو آب حیات داد
نتوان برید حنجرش از هیچ خنجری
پیکان آه من به تو کاری نمیکند
تا در نظام لشکر آه مظفری
❈۶❈
کشورگشای ناصردین شاه جنگ جوی
کز لشکرش ندیده امان هیچ لشکری
آن ماه بر سر تو فروغی گذر نکرد
در رهگذار او مگر از خاک کمتری
کامنت ها