گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فروغی بسطامی:در شهر اگر تو شاهد شیرین گذر کنی شهری به یک مشاهده زیر و زبر کنی

❈۱❈
در شهر اگر تو شاهد شیرین گذر کنی شهری به یک مشاهده زیر و زبر کنی
خوش آن که از کمین به در آیی کمان به دست وز تیر غمزه کار مرا مختصر کنی
❈۲❈
شب گر به جای شمع نشینی میان جمع پروانهٔ وجود مرا شعله‌ور کنی
آگه شوی ز خاک ریاضت‌کشان عشق گر در بلای هجر شبی را سحر کنی
❈۳❈
گر بنگری به چاه زنخدان خویشتن یعقوب را ز یوسف خود با خبر کنی
بویت اگر به مجمع روحانیان رسد آن جمع را ز موی خود آشفته‌تر کنی
❈۴❈
مردند عاشقان ز نخستین نگاه تو حاجت بدان نشد که نگاه دگر کنی
نبود عجب اگر به چنین چشمهای مست آهنگ خون مردم صاحب نظر کنی
❈۵❈
دیدی دلا که بر سر کوی پریوشان نگذاشت آب دیده که خاکی به سر کنی
ناوک زنان بتان کمان کش ز چابکی فرصت نمی‌دهند که جان را سپر کنی
❈۶❈
گر کام خواهی از لب لعلش فروغیا باید ز اشک دامن خود پر گهر کنی

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۹۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

سفید
2022-01-16T18:54:04.6178052
  خوش آن که از کمین به‌درآیی کمان به دست وز تیر غمزه کار مرا مختصر کنی...   
سفید
2023-09-13T20:17:39.1176307
  مردند عاشقان ز نخستین نگاه تو حاجت بدان نشد که نگاه دگر کنی...