فروغی بسطامی:تا سراسیمهٔ آن طرهٔ پیچان نشوی آگه از حالت هر بیسروسامان نشوی
❈۱❈
تا سراسیمهٔ آن طرهٔ پیچان نشوی
آگه از حالت هر بیسروسامان نشوی
جمعی از صورت حال تو پریشان نشوند
تا ز جمعیت آن زلف پریشان نشوی
❈۲❈
دستگیرت نشود حلقهٔ مشکین رسنش
تا نگون سار در آن چاه زنخدان نشوی
بخت برگشتهات از خواب نخواهد برخاست
تا که افتادهٔ آن صف زده مژگان نشوی
❈۳❈
داخل سلسله اهل جنون نتوان شد
تا که از سلسله عقل گریزان نشوی
قابل خنجر قاتل نشود خنجر تو
تا به مردانگی آمادهٔ میدان نشوی
❈۴❈
تا پی نقطهٔ خالش نروی چون پرگار
مالک دایرهٔ عالم امکان نشوی
تا نیاید به لبت جان گرامی همه عمر
کامیاب از لب جان پرور جانان نشوی
❈۵❈
من که واله شدم از دیدن آن صورت خوب
تو برو دیده نگهدار که حیران نشوی
گر تو را خواجه به خلوتگه خاصش خواند
بندگی را مده از دست که شیطان نشوی
❈۶❈
تیرهبختی سکندر به تو روشن نشود
تا که محروم ز سرچشمهٔ حیوان نشوی
هرگز انگشت تو شایسته خاتم نشود
تا ز سر پنجهٔ اقبال سلیمان نشوی
❈۷❈
گر شوی ماه فروزان به فروغی نرسی
تا قبول نظر انور سلطان نشوی
نور بخشندهٔ ابصار ملک ناصردین
که به او تا نرسی مهر درخشان نشوی
کامنت ها