گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فروغی بسطامی:دوش مستانه چه خوش گفت قدح پیمایی که به از گوشهٔ می‌خانه ندیدم جایی

❈۱❈
دوش مستانه چه خوش گفت قدح پیمایی که به از گوشهٔ می‌خانه ندیدم جایی
آنچنان بی خبرم ساخت نگاه ساقی که نه از می خبرم هست و نه از مینایی
❈۲❈
با تو ای می غم ایام فراموشم شد که فرح بخش و طرب خیز و نشاط افزایی
ترک سرمستی و در کردن خون هشیاری طفل نادانی و در بردن دل دانایی
❈۳❈
کافر عشق تو آزاده ز هر آیینی بستهٔ زلف تو آسوده ز هر سودایی
ذره را پرتو مهر تو کند خورشیدی قطره را گردش جام تو کند دریای
❈۴❈
عشق بازان تو را با مه و خورشید چه کار کاهل بینش نروند از پی هر زیبایی
بر سر کوی تو جان را خوشی خواهم داد زان که خوش صورت و خوش سیرت و خوش سیمایی
❈۵❈
از کمند تو فروغی به سلامت بجهد که ستم پیشه و عاشق کش و بی‌پروایی

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۱۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

دکتر اندیشه قدیریان
2016-11-07T17:47:12
آخرین واژۀ مصراع دوم بیت شش، دریایی است که اشتباهاً دریاری تایپ شده است
دکتر اندیشه قدیریان
2016-11-07T17:50:25
در نخستین مصراع بیت هشتم نیز باید بین «را» و «خوشی»، « به » افزوده شود. بر سر کوی تو جان را به خوشی خواهم داد
بی سواد
2016-11-07T19:44:22
دکتر اندیشه گرامی،به گمانم در بیت تخلص، کم لطفی فرموده است باید می سرود : از کمند تو فروغی به سلامت نجهد مگر که در جستجوی عاقبتی نا عاشقانه بوده است. روزان خوش و خرم باد