گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فروغی بسطامی:ترک چشمش که مست و مخمور است خون ما گر بریخت معذور است

❈۱❈
ترک چشمش که مست و مخمور است خون ما گر بریخت معذور است
کوی معشوق عرصهٔ محشر بانگ عشاق نغمهٔ صور است
❈۲❈
خسرو عشق چون به قهر آید صبر مغلوب و عقل مقهور است
همه از زورمند در حذرند من ز سرپنجه‌ای که بی‌زور است
❈۳❈
با وجود بلای عشق خوشم که ز بالای او بلا دور است
برنیاید به صد هزاران جان از دهان تو آن چه منظور است
❈۴❈
گر به شیرین لب تو جان ندهم چه کنم با سری که پر شور است
من و بختی که مایهٔ ظلمت تو و رویی که چشمهٔ نور است
❈۵❈
می فروش از لب تو وام گرفت نشنه‌ای که آن در آب انگور است
داستان فروغی و رخ دوست نقل موسی و آتش طور است

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۷۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها