گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فروغی بسطامی:همه جا جلوهٔ آن صاحب وجه حسن است همه کس بستهٔ آن زلف شکن بر شکن است

❈۱❈
همه جا جلوهٔ آن صاحب وجه حسن است همه کس بستهٔ آن زلف شکن بر شکن است
رخ افروخته‌اش خجلت ماه فلک است قد افراخته‌اش غیرت سرو چمن است
❈۲❈
بهر قربانی آن چشم سیه باید ریخت خون هر آهوی مشکین که به دشت ختن است
گر نیارد به نظر سیم سرشکم نه عجب زان که سیمین بر و سیمین تن و سیمین ذقن است
❈۳❈
ترسم آخر ننهد پا به سر تربت من بس که در هر قدمش کشتهٔ خونین کفن است
تا رقیب از لب او کام‌روا شد گفتم خاتم دست سلیمان به کف اهرمن است
❈۴❈
نه ازین پیش توان با سخن دشمن ساخت نه مرا با دهن دوست مجال سخن است
خسرو از رشک شکر خون به دل شیرین کرد تا خبر شد که چه‌ها در نظر کوه‌کن است
❈۵❈
جستم از خیل عرب واقعهٔ مجنون را لیلی از خیمه برون تاخت که مجنون من است
گوشهٔ چشم بتی زد ره دین و دل من نازم این فتنه که هم رهزن و هم راهزن است
❈۶❈
در همه شهر شدم شهره به شیرین سخنی تا لبم بر لب آن خسرو شیرین دهن است
یک تجلی همه را سوخت فروغی امشب مگر آن شمع فروزنده در این انجمن است

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۸۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها