گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فروغی بسطامی:دلم فارغ ز قید کفر و دین است که مقصودم برون از آن و این است

❈۱❈
دلم فارغ ز قید کفر و دین است که مقصودم برون از آن و این است
جدا تا مانده‌ام از آستانش تو گویی گریه‌ام در آستین است
❈۲❈
دو عالم را به یک نظاره دادیم که سودای نظربازان چنین است
بلای جانن من بالا بلندی است که بر بالش جای آفرین است
❈۳❈
غزالی در کمند آورده بختم که چین زلف او آشوب چین است
نگاری جسته‌ام زیبا و زیرک زهی صورت که با معنی قرین است
❈۴❈
به لعل او فروشم خاتمی را که اسم اعظمش نقش نگین است
تماشا کن رخش را تا بدانی که خورشید از چه خاکسترنشین است
❈۵❈
کس کان لعل و عارض دید گفتا زهی کوثر که در خلدبرین است
کمان ابرو بتی دارم فروغی که از هر سو بتان را در کمین است

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۸۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

مهاجر
2015-05-06T17:05:43
بیت نهم باید اینچنین باشد:کسی کان لعل ...
ساسان کمالی
2013-07-29T05:14:59
سطر 4 - بالش ؟ بالاش درست است
ساسان کمالی
2013-07-29T05:12:22
سطر 4 ن اضافی است؟ جانن !
سید محسن
2019-12-29T15:16:14
کسی کان لعل و عارض دید گفتا----درست بنظر میرسد
احسان
2019-02-23T20:49:37
بلای جان من بالا بلندی استکه بر بالاش جای آفرین است