گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فریدون مشیری:جویبار نغمه می غلتید، گفتی برحریر آبشار شعر، گل می ریخت، نغز و دلپذیر

❈۱❈
جویبار نغمه می غلتید، گفتی برحریر آبشار شعر، گل می ریخت، نغز و دلپذیر
مخمل مهتاب بود این یا طنین بال قو؟ پرنیان ناز، آواز سراپا حال او
❈۲❈
نغمه را با سوز دل، این گونه سازش ها نبود در نوای هیچ مرغی «این نوازش ها نبود»
«بانگ نی» می گشت تا دمساز او شورها می ریخت از شهناز او
❈۳❈
در شب تاریک دوران، بی گمان چلچراغی بود هر آواز او
برگ گل بود آن چه می افشاند بر ما یا غزل عاشق سرگشته در کویش «من، از روز ازل»
❈۴❈
لطف را آموخته، چون دفتر گل از «صبا» مرحبا ای آشنا ی حُسن خوبان ، مرحبا
این نسیم از کوی جانان بوی جان آورده بود «بوی موی جولیان» را ارمغان آورده بود
❈۵❈
تا که می گرداند راه « کاروان » از « دیلمان» کاروانِ جانِ ما می گشت در هفت آسمان
تا نپنداری که عمری گل به دامن بود و بس «دشمنش گر سنگ خاره او چو آهن» بود و بس
❈۶❈
با تو پیوسته ست، اینک، با تو، ای «آه ، سحر» نغمه اش را شعله کن در تار و پود خشک و تر
ما به آغوش تو بسپردیم جان پاک او بعد ازین «ای آتشین لاله» بپوشان خاک او
❈۷❈
بعد ازین هر گل که از خاک بنان سر برزند شور این شیرین نوا در جان عالم افکند
اهل دل در ماتمش با چشم گریان مانده اند جمع «مشتاقان» او اینک «پریشان » مانده اند
❈۸❈
دل به آواز بنان بسپار کز کار جهان نیست خوشتر هیچ کار از «یاد یار مهربان ۱»

فایل صوتی آه، باران یاد یار مهربان

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها