گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فریدون مشیری:ناگاه، شیهه‌ای سرخ بر بام قله تابید

❈۱❈
ناگاه، شیهه‌ای سرخ بر بام قله تابید
در شام دره پیچید.
❈۲❈
رخش سپید خورشید، با یال‌های افشان،
بر کوه‌های مشرق، می‌تاخت،
❈۳❈
می خروشید!
از نعل گرمش آتش بر سنگ خاره می ریخت
❈۴❈
شب، می گریخت در غار خون از ستاره می ریخت.
گل‌های تشنة نور
❈۵❈
بوی سپیده دم را از باد می ربود.
مرغان رسته از بند
❈۶❈
چون خیل دادخواهان، آزاد، می سرودند.
بر روی قله‌ها، شاد
❈۷❈
می‌رفت رخش، چون باد چاهی سیاه، ناگاه
دامی گشود در راه.
❈۸❈
رخش از بلندی کوه افتاد در بن چاه!
❈۹❈
گل‌های تشنة نور ماندند در سیاهی
نشکفته گشت پرپر گلبانگ صبحگاهی
❈۱۰❈
مرغان رسته از بند،
در سینه‌ها نهفتند؛ فریاد دادخواهی!
❈۱۱❈
آنک! شغاد، پنهان
در جان پناه سختش. کو رستمی که دوزد،
❈۱۲❈
با تیر بر درختش؟!

فایل صوتی آواز آن پرنده غمگین رخش سپید خورشید

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها