گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فریدون مشیری:گفت : دانایی که : گرگی خیره سر، هست پنهان در نهاد هر بشر!

❈۱❈
گفت : دانایی که : گرگی خیره سر، هست پنهان در نهاد هر بشر!
لاجرم جاری است پیکاری سترگ روز و شب، مابین این انسان و گرگ
❈۲❈
زور و بازو چارهء این گرگ نیست صاحبِ اندیشه داند چاره چیست
ای بسا انسان رنجورِ پریش سخت پیچیده گلوی گرگ خویش
❈۳❈
وی بسا زور آفرین مرد دلیر هست در چنگال گرگِ خود اسیر
هرکه گرگش را در اندازد به خاک رفته رفته می شود انسان پاک
❈۴❈
آنکه با گرگش مدارا می کند خلق و خوی گرگ پیدا می کند
و آن که از گرگش خورد هر دم شکست گرچه انسان می نماید گرگ هست!
❈۵❈
در جوانی جان گرگت را بگیر! وای اگر این گرگ گردد با تو پیر
روز پیری، گرکه باشی همچو شیر ناتوانی در مصافِ گرگ پیر
❈۶❈
مردمان گر یکدیگر را می درند گرگ هاشان رهنما و رهبرند
این که انسان است این سان دردمند گرگ ها فرمانروایی می کنند،
❈۷❈
و آن ستمکاران که با هم محرم اند گرگ هاشان آشنایان هم اند
گرگ ها همراه و انسان ها غریب با که باید گفت این حال عجیب؟...
❈۸❈
http://afasoft.ir/post/۱۳ 

فایل صوتی از دیار آتشی گرگ

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها