فریدون مشیری:از دل و دیده،گرامی تر هم آیا هست؟
❈۱❈
از دل و دیده،گرامی تر هم
آیا هست؟
ــ دست،
آری، ز دل و دیده گرامی تر:
❈۲❈
دست!
*
زین همه گوهرِ پیدا و نهان در تن و جان،
❈۳❈
بی گمان دست گران قدرتر است.
هرچه حاصل کنی از دنیا،
دستاوردست!
❈۴❈
هرچه اسباب جهان باشد، در روی زمین،
دست دارد همه را زیر نگین!
سلطنت را که شنیدست چنین؟!
*
❈۵❈
شرفِ دست همین بس که نوشتن با اوست!
خوش ترین مایه ی دلبستگی من با اوست.
*
در فروبسته ترین دشواری،
❈۶❈
در گرانبارترین نومیدی،
بارها بر سر خود بانگ زدم:
ــ هیچت ار نیست مخور خون جگر،
دست که هست!
❈۷❈
بیستون را یاد آور،
دستهایت را بسپار به کار،
کوه را چون پرِ کاه از سر راهت بردار!
*
❈۸❈
وه چه نیروی شگفت انگیزیست،
دست هایی که به هم پیوسته ست!
به یقین، هرکه به هر جای در آید از پای
دست هایش بسته ست!
❈۹❈
*
دست در دست کسی،
یعنی: پیوند دو جان!
❈۱۰❈
دست در دست کسی،
یعنی: پیمان دو عشق!
دست در دست کسی داری اگر،
دانی، دست،
❈۱۱❈
چه سخن ها که بیان می کند از دوست به دوست،
لحظه ای چند که از دست طبیب،
گرمیِ مهر به پیشانی بیمار رسد،
❈۱۲❈
نوشداروی شفابخش تر از داروی اوست!
*
چون به رقص آیی و سرمست برافشانی دست،
❈۱۳❈
پرچم شادی و شوق است که افراشته ای!
لشکرِ غم خورد از پرچم دست تو شکست!
*
❈۱۴❈
دست، گنجینه ء مهر و هنر است:
خواه بر پردهءساز،
خواه در گردن دوست،
خواه بر چهرهء نقش،
❈۱۵❈
خواه بر دنده ء چرخ
خواه بر دسته ء داس،
خواه در یاری نابینایی
❈۱۶❈
خواه در ساختن فردایی!
*
❈۱۷❈
آنچه آتش به دلم می زند، اینک، هردم
سرنوشت بشرست،
داده با تلخیِ غم های دگر دست به هم!
❈۱۸❈
بار این درد و دریغ است که ما،
تیرهامان به هدف نیک رسیدست،ولی
دست هامان، نرسیدست به هم!!!
.
❈۱۹❈
http://afasoft.ir/post/۳۵
کامنت ها