گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فریدون مشیری:سرآمد مگر روز را سروری، که شد چهرة دهر نیلوفری؟

❈۱❈
سرآمد مگر روز را سروری، که شد چهرة دهر نیلوفری؟
حریقی است در بیشه‌زاران آب مگر گشت پرپر گل آفتاب؟
❈۲❈
همه روی دریا گل ارغوان به هر موج تا بی کران ها روان
چه بوده‌ست خورشید را سرنوشت که دریا غمش را به خون می نوشت
❈۳❈
جمال جهان را تماشا خوش است تماشای خورشید و دریا خوش است
دو سرخی برون زاید از آفتاب که دریا از آن می شود سرخ ناب
❈۴❈
شگفتا دو سرخی، حیات و عدم یکی سرخ شادی یکی سرخ غم!
یکی صبح، وقت فراز آمدن گل افشانی جشن باز آمدن
❈۵❈
یکی عصر از اوج شوکت نگون همه سرخی‌اش سرخی اشک و خون
درین جا که من دارم اکنون مقام تماشا کنم هر دو را صبح و شام
❈۶❈
در آیینه صبح چون بنگرم همه سرخ شادی بود یاورم
به سرخ غروبم چو افتد نگاه مرا هست در کام اندوه، راه!

فایل صوتی تا صبح تابناک اهورایی خورشید، با دو سرخی

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها