فریدون مشیری:در نوازش های باد ، در گل لبخند دهقانان شاد ،
❈۱❈
در نوازش های باد ،
در گل لبخند دهقانان شاد ،
درسرود نرم رود ،
خون گرم زندگی جوشیده بود .
❈۲❈
نوشخند مهر آب ،
آبشار آفتاب ،
در صفای دشت من کوشیده بود .
❈۳❈
شبنم آن دشت ، ازپاکیزگی ،
گوییا خورشید را نوشیده بود !
❈۴❈
روزگاران گشت و... گشت؛
داغ بر دل دارم از این سرگذشت ،
داغ بر دل دارم از مردان دشت .
❈۵❈
یاد باد آن خوش نوا آواز دهقانان شاد
یاد باد آن دلنشین آهنگ رود
یاد باد آن مهربانی های باد
❈۶❈
« یاد باد آن روزگاران یاد باد»
دشت با اندوه تلخ خویش تنها مانده است
زان همه سرسبزی و شور و نشاط
❈۷❈
سنگلاخی سرد بر جا مانده است !
آسمان از ابر غم پوشیده است ،
چشمه سار لاله ها خوشیده است ،
❈۸❈
جای گندم های سبز ،
جای دهقانان شاد ،
خارهای جانگزا جوشیده است !
❈۹❈
بانگ بر می دارم از دل :
« خون چکید از شاخ گل ، باغ و بهاران را چه شد ؟
دوستی کی آخر آمد ، دوستداران را چه شد؟ »
سرد و سنگین ، کوه می گوید جواب :
❈۱۰❈
ــ خاک ، خون نوشیده است!
کامنت ها