گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فریدون مشیری:شکست و ریخت به خاک و به باد داد مرا چنانکه گویی هرگز کسی نزاد مرا

❈۱❈
شکست و ریخت به خاک و به باد داد مرا چنانکه گویی هرگز کسی نزاد مرا
* مرا به خاک سپردند و آمدند و گذشت.
❈۲❈
تکان نخورد درین بی کرانه آب از آب ستاره می تابید.
بنفشه می خندید. زمین به گرد سر آفتاب می گردید!
❈۳❈
همان طلوع و غروب و همان خزان و بهار
همان هیاهو جاری به کوچه و بازار
❈۴❈
همان تکاپو، آن گیر و دار،
آن تکرار همان زمانه
❈۵❈
که هرگز نخواست شاد مرا! *
نه مهر گفت و نه ماه نه شب،نه روز،
❈۶❈
که این رهگذر که بود و چه شد؟ نه هیچ دوست،
که این همسفر چه گفت و چه خواست ندید، یک تن ازین همرهان و همسفران
❈۷❈
که این گسسته! غباری به چنگ باد هوا است!
تو ای سپرده دلم را به دست ویرانی! همین تویی تو که ــ شاید ــ
❈۸❈
دو قطره، پنهانی ــ شبی که با تو درافتد غم پشیمانی ــ
سرشک تلخی در مرگ من می افشانی! تویی
❈۹❈
همین تو، که می آوری به یادمرا.

فایل صوتی از خاموشی دو قطره، پنهانی

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها