گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فریدون مشیری:باز کن پنجره‌ها را، که نسیم روز میلاد اقاقی ها را

❈۱❈
باز کن پنجره‌ها را، که نسیم روز میلاد اقاقی ها را
جشن می‌گیرد و بهار
❈۲❈
روی هر شاخه، کنار هر برگ شمع روشن کرده ست.
* همه چلچله هابرگشتند
❈۳❈
و طراوت را فریاد زدند کوچه یکپارچه آواز شده ست
و درخت گیلاس هدیهٔ جشن اقاقی‌ها را
❈۴❈
گل به دامن کرده ست *
باز کن پنجره‌ها را ای دوست هیچ یادت هست
❈۵❈
که زمین را عطشی وحشی سوخت؟ برگ ها پژمردند؟
تشنگی با جگر خاک چه کرد؟ *
❈۶❈
هیچ یادت هست؟ توی تاریکی شب‌های بلند
سیلی سرما با تاک چه کرد؟ با سر و سینه‌ء گل‌های سپید
❈۷❈
نیمه شب باد غضبناک چه کرد؟ هیچ یادت هست؟
* حالیا معجزه ء باران را باور کن
❈۸❈
و سخاوت را در چشم چمن زار ببین و محبت را در روح نسیم
که در این کوچه‌ء تنگ با همین دست تهی
❈۹❈
روز میلاد اقاقی ها را جشن می‌گیرد!
* خاک جان یافته است
❈۱۰❈
‌تو چرا سنگ شدی؟ تو چرا این‌همه دلتنگ شدی؟
باز کن پنجره‌ها را و بهاران را
❈۱۱❈
باور کن

فایل صوتی بهار را باورکن بهار را باور کن

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها