گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فریدون مشیری:تا در این دهر دیده کردم باز گل غم در دلم شکفت به ناز

❈۱❈
تا در این دهر دیده کردم باز گل غم در دلم شکفت به ناز
بر لبم تا که خنده پیدا شد گل او هم به خنده‌ای وا شد
❈۲❈
هر‌چه بر من زمانه می‌افزود گل غم را از آن نصیبی بود
همچو جان در میان سینه نشست رشتهٔ عمرِ ما به هم پیوست
❈۳❈
چون بهار جوانی‌ام پژمرد گفتم این گل ز غصه خواهد مُرد
یا دلم را چو روزگار شکست گفتم او را چو من شکستی هست
❈۴❈
می کنم چون درون سینه نگاه آه از این بخت بد چه بینم آه
گل غم، مست جلوهٔ خویش است هر نفس تازه‌روتر از پیش است
❈۵❈
زندگی تنگنای ماتم بود گل گلزار او همین غم بود
او گلی را به سینهٔ من کاشت که بهارش خزان نخواهد داشت

فایل صوتی گناه دریا سرگذشت گل غم

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها