فریدون مشیری:آفتابت ــ که فروغ رخ «زرتشت» در آن گل کردهست
❈۱❈
آفتابت
ــ که فروغ رخ «زرتشت» در آن گل کردهست
آسمانت
ــ که ز خمخانه «حافظ» قدحی آوردهست
❈۲❈
کوهسارت
ــ که بر آن همت «فردوسی» پر گستردهست
بوستانت
ــ کز نسیم نفس «سعدی» جان پروردهست
❈۳❈
همزبانان مناند.
*
مردم خوب تو، این دل به تو پرداختگان
سر و جان باختگان، غیر تو نشناختگان
❈۴❈
پیش شمشیر بلا
قد برافراختگان،سینه سپرساختگان
مهربانان مناند.
*
❈۵❈
نفسم را پر پرواز از توست
به دماوند تو سوگند که گر بگشایند
بندم از بند ببینندکه:
آواز از توست!
❈۶❈
*
همه اجزایم با مهر تو آمیخته است
همه ذراتم با جان تو آمیخته باد
خون پاکم که در آن عشق تو میجوشد وبس
❈۷❈
تا تو آزاد بمانی
به زمین ریخته باد!
کامنت ها