گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فریدون مشیری:صدها درخت افتاد، تا این برج پولاد سر بر کشید،

❈۱❈
صدها درخت افتاد، تا این برج پولاد سر بر کشید،
ای داد ازین بیداد فریاد! دیگر، پرستو، گل، چمن، پروانه، شمشاد؛
❈۲❈
رفتند از یاد... ! فرداست،- خواهی دید- کزاین‌گونه، هرسوی،
انسان هزاران برجِ پولادین برافراشت. فرداست،- می‌بینی- که با نیروی دانش،
❈۳❈
هم آب را دوخت! هم سنگ را کاشت!
آنک!
❈۴❈
ببین! از پایگاه ماه برخاست، ــ چون زنگیان تیغ درمشت،
«ناهید» را کُشت! «بهرام»را برخاک انداخت!
❈۵❈
«خورشید» را از طاق برداشت.
ــ ای سایبانت برج پولاد، تاج غرورت بر سر، از خودکامگی مست!
❈۶❈
کارَت، نه آن راهت، نه این است.
فرزانه استاد!
❈۷❈
با من بگو، در عمق این جان‌های تاریک، کی می توان نوری برافروخت؟
یا روی این ویرانه‌ها، کی می‌توان صلحی برافراشت؟!
❈۸❈
ای جنگلِ آهن به تدبیر تو آباد!
کی می توان در باغ این چشمان گریان، روزی نهال خنده‌ای کاشت؟
❈۹❈
جای به چنگ آوردن ماه،
یا پنجه افکندن به خورشید، کی می توان،
❈۱۰❈
کی می توان، کی می توان،
دل‌های خونین را از روی خاک برداشت؟!

فایل صوتی ریشه در خاک درخت و پولاد

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها