گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فریدون مشیری:ای دل‌، این‌جا دگر جای ما نیست با غم ما کسی آشنا نیست

❈۱❈
ای دل‌، این‌جا دگر جای ما نیست با غم ما کسی آشنا نیست
ای بلاکش! چه جویی، چه خواهی‌؟ در دیاری که رسم وفا نیست
❈۲❈
مهربانی ندارد خریدار عشق و حسن و هنر را بها نیست
هر چه بینی، فریب است و نیرنگ روی دل‌ها به سوی خدا نیست
❈۳❈
* *
این منم بی نصیب از جوانی،این منم کشته‌ ی مهربانی خسته از تیغ یاران جانی
❈۴❈
این منم تشنهٔ بادهٔ مرگ این منم سیر از زندگانی
این دل و این همه رنج و اندوه این من و این غم جاودانی
❈۵❈
* *
ای خدا‌، یار من با‌وفا بود با غم آشنا‌، آشنا بود
❈۶❈
آیت رحمت آسمان‌ها مظهر عشق و لطف و صفا بود
از رخش پرتو مهر می‌ تافت در نگاهش جمال خدا بود
❈۷❈
غنچهٔ حسن او جلوه‌ها داشت بلبل طبع من خوش نوا بود
* *
❈۸❈
دیگر آن نازنین در برم نیست سایهٔ مهر او بر سرم نیست
عشق و حسن و هنر را چه حاصل این گنه بس که سیم و زرم نیست
❈۹❈
نیک داند که بی او به جز مرگ بی گمان چارهٔ دیگرم نیست
آن همه آرزو رفت بر باد‌؟ ای خدا، ای خدا‌، باورم نیست
❈۱۰❈
* *
ای دل خسته‌، با درد خو کن اشک غم را نهان در گلو کن
❈۱۱❈
غنچهٔ آرزوی تو پژمرد بعد از این مرگ را آرزو کن
سر به دریای حیرت فرو بر گوهر عشق را جست‌وجو کن
❈۱۲❈
گرچه آن گل تو را برد از یاد هر نفس یاد او ، یاد او کن

فایل صوتی تشنه طوفان دلخسته

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها