گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فروغ فرخزاد:باز من ماندم و خلوتی سرد خاطراتی ز بگذشته ای دور

❈۱❈
باز من ماندم و خلوتی سرد خاطراتی ز بگذشته ای دور
یاد عشقی که با حسرت و درد رفت و خاموش شد در دل گور
❈۲❈
روی ویرانه های امیدم دست افسونگری شمعی افروخت
❈۳❈
مرده ای چشم پر آتشش را از دل گور بر چشم من دوخت
❈۴❈
ناله کردم که ای وای ، این اوست در دلم از نگاهش ، هراسی
خنده ای بر لبانش گذر کرد کای هوسران ، مرا می شناسی
❈۵❈
قلبم از فرط اندوه لرزید وای بر من ، که دیوانه بودم
❈۶❈
وای بر من ، که من کشتم او را وه که با او چه بیگانه بودم
❈۷❈
او به من دل سپرد و به جز رنج کی شد از عشق من حاصل او
با غروری که چشم مرا بست پا نهادم به روی دل او
❈۸❈
من به او رنج و اندوه دادم من به خاک سیاهش نشاندم
❈۹❈
وای بر من ، خدایا ، خدایا من به آغوش گورش کشاندم
❈۱۰❈
در سکوت لبم ناله پیچید شعلهٔ شمع مستانه لرزید
چشم من از دل تیرگیها قطره اشکی در آن چشمها دید
❈۱۱❈
همچو طفلی پشیمان دویدم تا که در پایش افتم به خواری
❈۱۲❈
تا بگویم که دیوانه بودم می توانی به من رحمت آری
❈۱۳❈
دامنم شمع را سرنگون کرد چشم ها در سیاهی فرو رفت
ناله کردم مرو ، صبر کن ، صبر لیکن او رفت ، بی گفتگو رفت
❈۱۴❈
وای برمن ، که دیوانه بودم من به خاک سیاهش نشاندم
❈۱۵❈
وای بر من ، که من کشتم او را من به آغوش گورش کشاندم

فایل صوتی اسیر رویا

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها