فروغ فرخزاد:امشب از آسمان دیدهٔ تو روی شعرم ستاره می بارد
❈۱❈
امشب از آسمان دیدهٔ تو
روی شعرم ستاره می بارد
در سکوت سپید کاغذها
پنجه هایم جرقه می کارد
❈۲❈
شعر دیوانهٔ تب آلودم
شرمگین از شیار خواهشها
❈۳❈
پیکرش را دو باره می سوزد
عطش جاودان آتش ها
❈۴❈
آری آغاز ، دوست داشتن است
گرچه پایان راه ناپیداست
من به پایان دگر نیندیشم
که همین دوست داشتن زیباست
❈۵❈
از سیاهی چرا حذرکردن
شب پر از قطره های الماس است
❈۶❈
آنچه از شب به جای می ماند
عطر سکرآور گل یاس است
❈۷❈
آه ، بگذار گم شوم در تو
کس نیابد دگر نشانهٔ من
روح سوزان و آه مرطوبت
بوزد بر تن ترانهٔ من
❈۸❈
آه ، بگذار زین دریچهٔ باز
خفته در پرنیان رویاها
❈۹❈
با پر روشنی سفر گیرم
بگذرم از حصار دنیاها
❈۱۰❈
دانی از زندگی چه می خواهم
من تو باشم ، تو ، پای تا سر تو
زندگی گر هزار باره بود
بار دیگر تو ، بار دیگر تو
❈۱۱❈
آنچه در من نهفته دریاییست
کی توان نهفتنم باشد
❈۱۲❈
با تو زین سهمگین توفانی
کاش یارای گفتنم باشد
❈۱۳❈
بس که لبریزم از تو ، می خواهم
بروم در میان صحراها
سر بسایم به سنگ کوهستان
تن بکوبم به موج دریاها
❈۱۴❈
بس که لبریزم از تو می خواهم
چون غباری ز خود فرو ریزم
❈۱۵❈
زیر پای تو سر نهم آرام
به سبک سایهٔ تو آویزم
❈۱۶❈
آری آغاز ، دوست داشتن است
گرچه پایان راه ناپیداست
من به پایان دگر نیندیشم
که همین دوست داشتن زیباست
کامنت ها